درمان نقص ارثی پلاکتی با خون بندناف
پلاکت ها یکی از سلول های موجود در خون هستند که نقش مهمی در فرآیند لخته شدن خون دارند. بنابراین وقتی فردی تعداد پلاکت هایش کاهش یافته، زیاد شده است یا پلاکت هایش آنطور که باید کار نمی کنند، دچار اختلال پلاکتی شده است. افراد مبتلا به اختلالات پلاکتی زمان بیشتری طول می کشد تا خونریزی در بدنشان متوقف گردد.
زمانی که یک فرد دچار آسیب دیدگی شده و خونریزی دارد به شکل طبیعی باید با لخته شدن خونریزی متوقف گردد که در این فرآیند پلاکت ها چسبناک شده و منجر به مسدود کردن محل آسیب دیده می شوند. سپس پلاکت ها سایر پروتئین های مورد نیاز در فرآیند لخته شدن را جذب می کنند که در نهایت منجر به تشکیل یک لخته پایدار خواهد شد. عوامل مختلفی وجود دارند که می توانند باعث عملکرد نادرست و ناکافی پلاکت ها شوند که در نهایت باعث بروز نقص ارثی پلاکتی خواهد شد. برخی از اختلالات پلاکتی به طور کامل شناخته نشده اند و ممکن است منجر به بروز اختلال پلاکتی نامشخص گردد.
نقص ارثی پلاکتی از جمله بیماری های نادر به شمار می روند، اما می توانند اثرات بالینی قابل توجهی داشته باشند و مطالعه علل آن ها درک پیشرفته ای از تشکیل و عملکرد پلاکت ها ارائه می دهد. هموستاز موثر به تعداد کافی در گردش پلاکت های عملکردی نیاز دارد. اختلالات کمی، کیفی و ترکیبی پلاکت با یک فنوتیپ خونریزی با نقص در عناصر اسکلت سلولی پلاکتی، گیرنده های سطح سلولی، مسیرهای انتقال سیگنال، گرانول های ترشحی و سایر جنبه ها مرتبط است. به طور کلی، اختلال عملکرد پلاکتی تظاهرات بالینی متغیری داشته و تشخیص و مدیریت آن اغلب چالش برانگیز است.
ارزیابی با شرح حال دقیق بیمار و خانواده از جمله سطح و درجه خونریزی در آن ها آغاز می شود. در معاینات فیزیکی، ویژگی های سندرمی بالقوه اختلالات پلاکتی ارثی شناسایی شده و علل دیگر را رد می کند. بررسی های آزمایشگاهی شامل شمارش کامل خون، فیلم خون، آزمایش انعقاد و ارزیابی فاکتور فون ویلبراند است. یک اختلال مشکوک عملکرد پلاکتی بیشتر با تجمع پلاکتی، فلوسیتومتری، انتشار و یا محتوای گرانول متراکم پلاکتی و آزمایش ژنتیکی ارزیابی میشود. مدیریت اختلالات عملکرد پلاکتی با هدف به حداقل رساندن خطر خونریزی و دستیابی به هموستاز کافی در صورت نیاز است. اگرچه انتقال پلاکت جهانی نیست، اما همچنان یک جزء حیاتی در مدیریت بسیاری از اختلالات پلاکتی ارثی به شمار می رود.
انواع اختلال عملکرد پلاکتی
سندرم برنارد سولیه Bernard-Soulier Syndrome) (BSS))
سندرم برنارد سولیه یک اختلال خونریزی دهنده است که با پلاکت های غیرطبیعی همراه است که سلول های خونی در لخته شدن خون هستند. در افراد مبتلا، پلاکت ها به طور غیرعادی بزرگ و کمتر از حد معمول بوده (ترکیبی که به عنوان ماکروترومبوسیتوپنی شناخته می شود) و فاقد پروتئین لیکوپروتئین lb می باشند. عملکرد این پروتئین در به هم چسبیدن پلاکت ها و ایجاد لخته خون است. علائم مشاهده شده در این نقص ژنتیکی در افراد مختلف می تواند از خفیف تا شدید متفاوت باشد. سندرم برنارد سولیه تقریباً 1 نفر از هر یک میلیون نفر را تحت تأثیر قرار می دهد. از شایع ترین نشانه های بروز یافته در افراد مبتلا به این بیماری می توان به موارد زیر اشاره نمود:
• خونریزی مکرر و طولانی بینی؛
• کبودی آسان بدن؛
• خونریزی از لثه.
همچنین افراد مبتلا به این نقص ژنتیکی ممکن است به دنبال جراحات جزئی، جراحی یا حتی بدون تروما (خونریزی خود به خود) خونریزی غیرطبیعی سنگین یا طولانی مدت را تجربه کنند. به ندرت، خونریزی زیر پوست باعث ایجاد لکه های ریز قرمز یا بنفش روی پوست به نام پتشی می شود. زنان مبتلا به سندرم برنارد سولیه اغلب خونریزی شدید یا طولانی قاعدگی (منوراژی) دارند. این نقص مادرزادی در اثر جهش در یکی از سه ژن GP1BA، GP1BB یا GP9 ایجاد می گردد. پروتئین های تولید شده از این ژن ها قطعات (زیر واحد) یک مجموعه پروتئینی به نام گلیکوپروتئین (GP)Ib-IX-V را می سازند. این کمپلکس پروتئینی در سطح پلاکت ها یافت شده و نقش مهمی در لخته شدن خون دارد.
کمپلکس GPIb-IX-V می تواند به پروتئینی به نام فاکتور فون ویلبراند مانند یک قفل و کلید به یکدیگر متصل شوند. فاکتور فون ویلبراند اغلب در سطح داخلی رگ های خونی، به ویژه زمانی که آسیبی وجود دارد، یافت می گردد. اتصال کمپلکس GPIb-IX-V به فاکتور فون ویلبراند، به پلاکت ها این اجازه را می دهد تا به دیواره رگ خونی در محل آسیب چسبیده و لخته ایجاد کنند که در نتیجه آن سوراخ هایی ایجاد شده در رگ های خونی مسدود شده و خونریزی متوقف می گردد.
ترومباستنی گلانزمن Glanzmann’s Thrombasthenia) (GT))
ترومباستنی گلانزمن یک اختلال خونریزی دهنده است که با خونریزی طولانی مدت یا خود به خود مادرزادی مشخص می شود. افراد مبتلا به ترومباستنی گلانزمن به راحتی کبود می شوند، خونریزی های مکرر بینی (اپیستاکسی) دارند و ممکن است از لثه ها خونریزی کنند. همچنین ممکن است لکه های قرمز یا بنفش بر روی پوست آنها مشاهده گردد که ناشی از خونریزی های زیر پوست یا تورم ناشی از خونریزی در بافت ها (هماتوم) می باشد. از سوی دیگر، این نقص مادرزادی پلاکت ها می تواند عاملی برای خونریزی طولانی مدت به دنبال آسیب، ضربه یا جراحی (از جمله کارهای دندانپزشکی) باشد. زنان مبتلا به این بیماری ممکن است خونریزی قاعدگی طولانی مدت و گاهی غیرطبیعی شدید را تجربه کنند، همچنین در معرض خطر از دست دادن بیش از حد خون در دوران بارداری و زایمان نیز می باشند.
حدود یک چهارم افراد مبتلا به ترومباستنی گلانزمن خونریزی در دستگاه گوارش دارند که اغلب در مراحل بعدی زندگی اتفاق می افتد. باید توجه داشته باشید که افراد مبتلا به ندرت، خونریزی داخل جمجمه یا مفاصل (همارتروز) دارند. شدت و فراوانی اپیزودهای خونریزی در ترومباستنی گلانزمن می تواند در بین افراد مبتلا، حتی در یک خانواده، بسیار متفاوت باشد. در بیشتر موارد خونریزی های خود به خودی با افزایش سن کمتر خواهد شد.
بیماری ذخیره پلاکتی SPD (Platelet Storage Pool Disease)
بیماری ذخیره پلاکتی نامی است که به چندین اختلال نادر که در آن گرانول های پلاکتی تحت تأثیر قرار می گیرند، اطلاق می گردد. گرانول ها فضای ذخیره سازی داخل هر پلاکت هستند که مواد شیمیایی داخل آن ها به داخل جریان خون ترشح می گردد. این مواد شیمیایی ترشح شده از گرانول ها به پلاکت های دیگر سیگنال فراخوانی و تجمع را ارسال می کند.
در نقص مادرزادی SPD، مشکلاتی که ممکن است ایجاد شوند عبارتند از:
• نوع خاصی از گرانول ها به اندازه کافی وجود نداشته باشد؛
• ممکن است گرانول ها غیرطبیعی باشند؛
• احتمال دارد مواد شیمیایی ترشحی از گرانول ها کافی نباشد.
هنگامی که در زمان نیاز پلاکت ها قادر به ذخیره مواد شیمیایی یا ترشح آن ها نباشند، نمی توانند به پلاکت های دیگر اجازه دهند تا تجمع یافته و لخته ایجاد گردد. علائم این نقص مادرزادی شامل خونریزی بینی، خونریزی از لثه و دوره های قاعدگی شدید است.
درمان اختلالات نقص ارثی پلاکتی با استفاده از سلول های بنیادی
امروزه یکی از روش های نوین در بحث درمان بیماری ها، استفاده از سلول های بنیادی است. سلول های بنیادی به دسته ای از سلول های تمایز نیافته در بدن گفته می شود که توانایی تبدیل و تمایز به انواع مختلفی از سلول های تخصصی و همینطور تولید مجدد سلول های بنیادی می باشد. این سلول ها را می توان از منابع مختلفی از جمله خون محیطی و مغز استخوان بدست آورد. یکی از منابع بسیار مناسب از سلول های بنیادی، خون بندناف نوزاد می باشد که اغلب در زمان تولد بند ناف به عنوان یک زباله بیولوژیک دور ریخته می شود. بانک خون بندناف محلی است که در آن بندناف نوزادهای تازه متولد شده ذخیره و نگهداری می شود تا در آینده در صورت نیاز برای خود فرد یا خانواده او مورد استفاده قرار گیرد.
یکی از روش های درمان متداول در افراد مبتلا به نقص ارثی پلاکتی، دریافت منظم پلاکت ها می باشد که موقت است. امروزه در تحقیقات مختلف نشان داده شده است که از رده های سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق شده از چربی می توان برای تولید پلاکت هایی استفاده کرد که ممکن است به عنوان جایگزینی برای انتقال پلاکت وابسته به اهداکننده عمل کند.
درحالت طبیعی در بدن پلاکت ها پس از چندین فرآیند از مگاکاریوسیت ها آزاد می شوند. بنابراین در زمان تهیه پلاکت ها از سلول های بنیادی، ابتدا سلول های بنیادی به مگاکاریوسیت های نابالغ و سپس به مگاکاریوسیت های بالغ تمایز می یابند که پلاکت ها را آزاد می کنند. در مطالعات مختلفی که روی سلول های بنیادی پرتوان القایی انجام شده، محققان متوجه شدند سلول های مشتق شده از چربی که به عنوان کنترل منفی استفاده می شوند، سلول هایی به اندازه مگاکاریوسیت و پلاکت تولید کرده اند که ژن های مرتبط با تولید پلاکت را بیان می کنند.
با توجه به توضیحات ارائه شده، سلول های بنیادی خون بندناف توانایی خیلی بالایی در زمینه درمان تعدادی از بیماری ها دارند بنابراین با ذخیره خون بندناف نوزاد و سلول های بنیادی آن می توان در آینده از آن ها در صورت بیماری شدن خود فرد یا خانواده او مورد استفاده قرار گیرد.
برچسب ها: